نه میتونم ببینمت نه میتونم فراموشت کنم
نه میتونم کنارت باشم نه میتونم نبودتُ تحمل کنم
نه میدونی دوست دارم نه میدونم که چه حسی به من داری
نه هستی نه نیستی
خیالت نبودنتُ پُر می کنه ولی دلمو آروم نمی کنه
خاطراتت به تنهاییم رنگ و بو می ده ولی نمک رو زخم دلم می پاشه
بُردنِ اسمت پریشونم میکنه ولی این دلخوشی های بیخودی دردی از من دوا نمی کنه
بودنت به عظمت یه معجزه ست واسه تنهاییام و نبودت کابوسه بیداریم
کاش میگفتی چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست...
:: بازدید از این مطلب : 425
|
امتیاز مطلب : 112
|
تعداد امتیازدهندگان : 41
|
مجموع امتیاز : 41