رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن
به این که من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن
بذار بهت گفته باشم که ماجرای ما و عشق
تقصیر چشمای تو بود وگرنه ما کجا وعشق؟
سرم تو لاک خودمو دلم یه جو هوس نداشت
بس که یه عمر آزگار کاری به کار کس نداشت
تا این که پیدا شدی و گفتی از این چشای خیس
تو دفتر ترانه هات یه قطره بارون بنویس
عشقمو دست کم نگیر درسته مجنون نمیشم
وقتی که گریه میکنی حریف بارون نمیشم
رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن
به این که من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن
هنوز یه قطره اشکتو به صدتا دریا نمیدم
یه لحظه با تو بودنو به عمر دنیا نمیدم
همین روزا به خاطرت به سیم آخر میزنم
قصه ی عاشقیمونو تو شهرمون جار میزنم...
:: بازدید از این مطلب : 706
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20