ديگر از سختيهاي زندگي گلهمند نخواهيم بود،
اگر به ياد آوريم كه سفر ما به زمين نه براي تفريح و خوشگذراني،
بلكه براي حضور و پيروزي در مبارزهاي بوده است سخت،
نيازمند سختكوشي و تحمل سختيها،
نيازمند بيدار ماندنها و هشيار بودنها، طاقت داشتنها و صبوري كردنها.
در زمين، بدون هيچ استثناء، يكايك ما مبارزيم،
اما نه در مبارزه با يكديگر، بلكه در جهادي بزرگ با نفس خويش،
و جاري در لحظهلحظههاي زندگي.
و فاتح زمين و ميدان زندگي،
مبارزي خواهد بود كه بر نفس خود غالب آيد،
و اينگونه از خود، و از اين زمين مبارزه، بهخوبي گذر كند...
اما واي بر آنكه از بودن در ميدان مبارزه،
و مبارز بودن خود غافل باشد و غافل بماند،
او ميدان را واگذراده و اسير و تسليم دشمن است،
و در نهايت شكستخوردهاي زمينگير، اسير زمين و اسيري در بند نفس.
این بیشتر خطاب به خودمه!
:: بازدید از این مطلب : 332
|
امتیاز مطلب : 129
|
تعداد امتیازدهندگان : 40
|
مجموع امتیاز : 40