باز هم،آمدی تو بر سر راهم
آی عشق میکنی دوباره گمراهم
در تو، من جوانی را به سر کردم
تنها،از دیار خود سفر کردم
دیریست قلب من از عاشقی سیراست
خسته از صدای زنجیر است.........
یلداااااااا!!!!این چرا باید این جا قبول شه؟من دیگه نمیتوووووونم!!نه!!کمک!!تحمل دیدنشو ندااااارم!!میمیرم...
:: بازدید از این مطلب : 386
|
امتیاز مطلب : 157
|
تعداد امتیازدهندگان : 48
|
مجموع امتیاز : 48